چند سخني در ارتباط با كابينه جديد
دوکتورابراهيم کاروان دوکتورابراهيم کاروان


بر همه واضح و هو يدا است كه انتخا بات رياست جمهوري ممثل اراده با شهامت ملت افغان نبودو نميتوان با لاف و گزاف و دروغ پرده برروي حقايق گذاشت? بلي اين حقيقت است انكار ناپذير?حقيقت است كه همه جهان به ان معترف بوده و هيچكسي و هيچ فردي ولو هر قدر نااگاه و بيخر از جر يانات و نبض سياسي زمان باشد باز هم بر مو فقيت اقاي كرزي و انتخاب ايشان در پست ريا ست جمهوري به اتكاه و كمك دستهاي كه ازاستين بيگا نگان بيرون شده بود تر ديد نداشت ? اما اينرا هم نبايد از نظر دور داشت كه اكثريت رقباي اقاي كرزي كه شاهد اعمال ايشان در گذ شته هاي دور و نز ديك بوديم اين مو فقيت را بيشتر و بيشتر نصيب اقاي كر زي نمودند? زيرا انهاهيكه با ايشان كورس رقابت زده و ميخواستند اين بار گران را بدوش نا توان خويش حمل نمايند اكثراء دستهاي ناپاك ايشان تا ارنج به خون ملت بيگناه و بد بخت الوده بوده و يا اينكه چهره هاي در صف كاند يد ها عرض اندام نمودند كه از هيچگو نه سابقه خد مات اجتماعي يا ديپلو ماسي و يا اگاهي هاي مرو جه و يا حتي تحصيلات كه بتو ا ند مورد قناعت و اعتماد ملت قرار گيرد بر خور دار نبودند. اما انانيكه لياقت? فهم و سويه و دانش و تقو ي و سابقه خد مات ديپلوماسي و اجتماعي ايشان اين امكان را ارزاني ميداشت تا منحيث كا نديد و اقعي و مورد اعتماد براي خد متگذاري ملت كا نديد گردند ? متا سفانه با اگاهي از واقعيتهاي تلخ و اينكه رئيس جمهور قبل از انكه كا ند يد شود تعين گر ديده و اين همه جار و جنجال و ذوق و شوق پخش اخبا ر از طريق راديو و تلو يزون و انترنت و امثال ان كه با لاف و گزاف زير چتر و طبل ديمو كراسي نو اخته شده دروغ بيشر مانه بيش نيست ?ارزوي خد متگذاري را براي ملت محتاج در چنين شرايط خيال واهي و باطل ءبيش ندا نسته و نخواستند به ساز و طبل اين ديمو كراسي درو غين بر قصند ? باانهم ملت انتطار داشت كه اقلاء براي روپو شي و ظاهر سازي و جبران اين نقيصه كا بينه معر في گردد كه بتوا ند تا اندا زه طرف قناعت و اعتماد ملت قرار گيرد ? اما متا سفانه كه اين خو استه ملت چون هزارها خواسته و احتيا ج ديگر مورد احترام قرار نگر فته و بدون در نظر داشت و احتياج مملكت به اشخاص كار دان ? وارد ? فني و ازموده و با تجر به ? فقط روي ملحو ظات سياسي ? قومي ?نژ ادي و ترس از جنگسالاران اعضاي كابينه تعين گر ديد. از عا ليجنا بان محتر ميكه در تعين سر نو شت اين ملت غمديده و جنگزده رو ل اساسي و تعين كننده دارند سوال ميشود ايا ايشان كار داني ?لياقت ?مد ير يت وزراي محترم را كه در كابينه سابق اجراي و ظيفه مينمو دند مورد بر رسي و ارزيابي قرار داده و به اين اگاهي حاصل نموده اند كه ايشان در اجراي و ظايف خويش واقعاء مفيد و مو ثر بوده و واقعاء مصدر خدمتي براي ملت گر ديده اند ? ايا ايشان توا نايي اينرا داشتند كه گره يي از هزار ها گره را گشوده مرهم بر درد دل درد مند ملت بگذارند.
اياتحصيلات ? تجربه و سوابق اداري ?تقوي و همچنان سوابق اعمال ايشان اجازه اينرا ميداد تا در پستهاي ? حساس كليدي ? سر نوشت ساز وبا اهميت اجراي و ظيفه نمايند ? با جراهت بايد اظهار نمايم كه جواب اين همه وهمه پرسش هامنفي است . بي امنيتي تا جاي است كه به هزار ها هزار طفل معصوم تو سط جنا يتكا ران حر فوي بغرض تجارت و استفاده هاي مادي و فروش فحشا سر قت گر ديده اما قواي امنيتي در كمال نا تو اني مانند اينكه هيچگو نه مسوو ليتي به اين جنايت تاريخي ? جنايت كه وصف قبا حت ان از قدرت قلم بدور است ندارد با بي تفا و تي به ان نظاره نموده ?اين جنايت ? اين عمل قبيح و شنيع كه قلم از ذكر ان شرم دارد ?جنايت كه پدران و مادران فر زند گمشده در فراق فر زندان معصوم و جگر گوشه هاي خود مجنون شده هيچگاه زنگ خطر را براي قواي امنيتي به صدادر نياورده و هيچگاه وزير صاحب داخله كه مسووليت بيشترو بيشتر در امنيت ملت دارد نه تنها مورد سوال و استجواب قرار نگرفه بلكه در منتهاي بيتفا وتي و بي مسووليتي مطلق دو باره مسوول اين وظيفه سنگين گرديده اند ?از اينكه در روز روشن دزدان مسلح با جر هت تام بدون انكه ترس داشته و يا مورد پيگرد ويا تعقيب قانوني قرار گيرند به دزدي و اعمال خلاف قانوني مبادرت ورزيده و يا اينكه بدون قيود شبگردي شهر يان كابل از ترس عدم امنيت بعد ازده شب نميتواند از منزل خويش بيرون شود زياد مورد شكايت نخوا هد بود ?اما جنايات چون سرقت طفلكان معصوم و بيگناه وترس كه از چنين بي امنيتي بر ملت مستولي گر ديده به هيچو جه قا بل عفوو فراموشي نيست؟ در لست كابينه بر ميخو ريم به اسم مبارك داكتر صاحب عبد الله باز هم در راس وزارت خارجه تا جاهيكه معلو مات بنده اجازه داده و به ان يقين كامل دارم وزارت خارجه يكي از و زارتهاي فو ق العاده حساس مهم و كليدي بوده در انتخاب شخصيتي كه در راس ان قرار ميگيرد بايد توجه فو ق العاده عميق و دقيق صورت گر فته و انكه چنين و طيفه سنگين و حساس را بدو ش ميگيرد بايد از تحصيلات عالي درين رشته و همچنان سابقه طو لاني اداري و ديپلو ماسي بر خور دار باشد ? اگر در شرايط نا مساعد و دوره انتقا لي براي خا مو ش ساختن ا دعاي جنگسالاران و يا بهتر بگو هيم براي ر هايي از شر و گزند ايشان و يا نظر به يك سلسله ملحو ظات سياسي و قو مي و نژادي چنين انتصابات صو رت گر فته و انا نكه قدرت تصميم گيري را در سر نو شت ملت داشتند مجبو ر بودند به چنين انتصا بات كه به منافع ملت هماهنگي ندارد تن در دهند اما امروز كه از صلح وصفا ? ارامش و خلع سلاح تفنگسالاران دم ميزنند چرا حاضر شدند با چنين انتصاب در نهايت بي مسوو ليتي و ارامش كامل با سر نوشت ملت بازي نمايند ببينيم . اين اقاي كه امروز مانند ديروز و حكو مت انتقا لي وزير خارجه دو لت معظم افغانستان معرفي گرديده? كيست و از چه صفات در خور ستايش بر خور دار است? شخصيتكه هيچگو نه اگاهي و تحصيلي درين رشته نداشته بجز از دوره انتقا لي كه ذكر خيرش رفت سابقه خد مات ديپلو ماسي و اداري ازايشان بنظر نرسيده ? پس از تحصيل در رشته طب و همكاري با جبهه شمال و مسعود به تعقيب فرار طالبان از صحنه و انتصاب اقاي كرزي در پست رياست جمهوري تو سط امر يكا با قدرت تفنگ و جنگسا لاري تا امروز در راس و زارت خا رجه قرار گر فته. بلي متاسفانه با وضاحت ميبينيم كه منافع ملي قر باني هوا و هوس و زد و بند شده ? باسر نو شت ملت بازي و كساني بر سر نوشت ما حاكم ميگر دند كه به هيچو جه طرف اعتماد و قبول ملت نيستند . پس ميبينيم كه داكتر صاحب عبدالله امروز بدون اهميت مو ضوع و بدون انكه در زمينه خواسته و نظر ملت مورد اهميت و سوال قرار گيرد منحيث وزير خا رجه به ملت معرفي ميگردد .
ايا در افغا نستان در شرايط فعلي فقدان شخصيتهاي علمي ?فقدان اشخاص كار دان و ازموده ? فقدان شخصيتهاي كه با رشته ديپلو ماسي سر و كار دارند شديداء مطرح است ? سوال درينجاست كه چرا از استادان و دانشمندان كه سالها در شرايط سخت و سنگين در منتهاي صداقت و پاكدامني و وطنپرستي با معاش بخور و نمير در رشته مر بو طه تدريس نموده و هزار ها شاگرد تقديم جامعه نموده اند دعوت به همكاري نشده و چنين پست ها به ايشان كه از هر نگاه سزاوار و شايستگي انرا دارد اعتماد نگر ديده و يا اگر روي ملحو ظات سياسي اين خواسته نا ممكن بود ه و پستهاي حساس و كليدي براي ارامش و امنيت بايد در چنگال مد عيان قدرت بماند چرا ازين فر زندان بادرد و دانشمند منحيث مشاورين تا اكنون دعوت بعمل نيامده ? بنده تا جاهيكه ميدانم تعدا زيادي از تحصيلكرده ها ? دانشمندان? استادان پوهنتون دوكتوران ? انجينيران ما مورين ورزيده و با تجربه و كار ازموده و غيره و غيره كه در شرايط فعلي اشد ضرورت به وجود ايشان براي عمران و باز سازي افعانستان است در پنج قاره دنيا در حالت هجر ت بسر برده و اكثراء با موجوديت اشتغال و ظيفه ارزو داند در باز سازي وطن عزيز سهم بگيرند ? اما متاسفانه كه تا اكنون اب از اب تكان نخو رده و با وجود اشد ضرورت به چنين شخصيتهاي علمي در عمران افغانستان هيچگونه توجه به ايشان براي باز سازي افغانستان نگر ديده. در لست معرفي وزرات خانه ها بر ميخو ريم به يكي دو وزارت ديگر كه حيرت فوق العاده و تعجب بيشمار ملت را فراهم نموده و نزد همه اين سوال خلق ميگردد كه ايا مو جوديت چنين وزارتها در شرايط فعلي ضروري بوده و ميتوان انتظارنيك از ان داشت محترمه خانم مسغوده جلال درين كابينه منحيث وزير زنان معرفي گرديده بايد با جديت بگويم كه نام چنين وزارت براي همه نا اشنا و بيگانه بوده تا جاهيكه اطلاع دارم وزارتء با چنين نام نه تنها سبب تعجب و حير ت بلكه اسباب تفريح و خنده همو طنان را نيز فراهم نموده است .
ملت چه مرد و چه زن ? طفل و جوان ? پسر و ودختر ?همه و همه يك سلسه وجيبه ها و مكلفيت ها در قبال خطه و سرزمين ابا يي و اجدادي خويش داشته ? مسووليت ايماني و وجداني حكم مي نمايد تا در پيشرفت و ترقي ان از دل و جان كوشان باشيم ?وزارت زنان نميدانم چه مفهومي را ميتواند ارائه نمايد ? هدف و منظور از تاسيس ان چه خواهد بود ?چه پلان و كدام پروژه را به مرحله اجرا خواهد گذاشت ? اگر سخن را از جاده جد يت بيرون نموده و اندكي بطرف طنز و شوخي برويم در خاطر و خيال چنين ميگذ رد كه اعضاي اين وزارت را همه خانمها تشكيل داده و از جنس مخالف به هيچ عنواني نبا يد در گرد و و نواحي و حتي فاصله چند كيلو متري ان بچشم بخو رد . واقعاء و با صداقت بايد اعتراف نمايم كه هر قدر در موضوع فكر نموده و خواستم مفهوم و هدف واقعي از تاسيس اين وزارت و منافع انرا براي ملت بدانم مو فق نگر ديدم ?اگر هدف ازين وزارت منع پوليگامي يعني ازدواج يك مرد با بيشتر از يك خانم در صورت حيات خانم ديگر باشد ?يا دفاع از حقوق زنان در اجتماع ?كار يابي براي خانمها ?منع حقير شمردن خانمها ? منع طو يانه يا دختر فروشي ? منع طلاق هاي اجباري ? ظلم و تعصب مردان در مقابل خانمها ? حقوق تحصيل و تعليم براي زنان ? مساوات زن و مرد درامور زندگي ? انتخاب ازاد همسر براي دو شيزه گان و غيره و غيره . اين مو ضو عات احتياج به تاسيس وزارت نداشته ? بلكه تا جامعه بصورت واقعي مدني نشده و سير تكاملي خويش را نپيمايد ?تا زمانيكه حقوق و ازادي هاي فردي نه در روي كاغذ بلكه در عمل پياده نگردد ? و تا زمانيكه اكثريت ملت از نعمت سواد بر خور دار نشده و جامعه طوريكه لازم است ديمو كراتيك نگرديده و همه به حقوق و صلاحيتهاي خويش اگاهي نيا بند ? چنين نا بسا ماني ها ? حق تلفي ها و زور گويي ها موجود بوده و خواهد بود . موجوديت وزارت زنان در جامعه فوق العاده عقب افتيده چون افغا نستان به هيچو جه نميتواند مدعي مساوات بين مرد و زن و يا بهبودي در امور زنان باشد? بلكه اين نا بسا مانيها و تظلم ميتواند در موجوديت قوانين مدني تا اندازه حل و فصل گردد. تا جاهيكه ديده ميشود خانم مسعوده جلال كانديد رياست جمهوري بود. گر چه در سطور قبلي تذكر يافت كه انتخاب اقاي كرزي در پست رياست جمهوري كه همه امورات به اشاره عمو سام ميچر خد حتمي و غير قابل انكار بود اما تاجاهيكه حدس زده ميشودوزمزمه هاي هم درين مورد گو شها را نوا زش ميكند ? خانم مسعوده جلال با وعده در يافت يك مقام عالي كه حتماء وزارت بود از كانديداي خود به نفع اقاي كرزي گذ شته و اكنون ميوه شرين انرا با ارامش كامل صرف مينمايد . ايا لازم نبود محتر مه خانم جلال در رشته كه تحصيل نموده مصدر خدمتي براي ملت گرديده از هواي نفس و مقام ميگذشت? اگر در رشته خويش هم به پست وزارت تكيه ميزد باز هم جاي تاسف و تعجب و و حيرت نبود تا تكيه بر پست وزارت كه مفهوم و هدف ان گنگ و تاريك و مبهم بوده جز مصرف گزاف و بيهوده و بار گران بر بود جه ملت فقير و جنگزده انتظار ديگري نميتوان از ان داشت در سطور بعدي بر ميخوريم به وزارت ديگري بنام وزارت حج ? بخدا باور كنيد كه اگر كليات ملا نصر الد ين را چندين بار از سر تا پا ميخو اندم يا فكاهي هاي فو ق العاده خنده اور را به گو شهايم زمزمه نموده و يا شاهد هنر نمايي بزر گترين كميدين هاي جهان ميبو دم انقدر نميخند يدم كه از شنيدن نام چنين وزارت خند يدم . اول سوال شود كه به چه تعداد از افغانهاي محترم سالا نه اين فر يضه مقدس را بجا مياورند? ايا لازم است در مورد وزارتء تاسيس گردد .در مملكت كه بيست و پنجسال جنگهاي تباه كن و خانمانسوز بيداد نموده ? جنگهاي نژادي و قومي و زباني ? جنگهاي مد عيان قدرت و ماسك پو شان اسلامي ?جنگهاي كه قربانيان بيشمار و خارج از تو صيف از خود بجا گذاشت ? صدهاهزار كشته و چند مليون مهاجر و معيوب و اواره.در مملكتي كه بافقر و فلاكت و غر بت كارد به استخوان رسيده و ديگر حتي قدرت شكوه و شكايت و داد و فر ياد براي ملت جنگزده و بد بخت نمانده. در سر زميني كه گر سنگي و مرض و بي دوايي و هزار ها مصيبت ديگر سير صعو دي خو يش را پيموده طفلك گر سنه در اغوش مادر ناتوان كه خوداز گر سنگي پستانهايش ديگر قدرت تو ليد شير را ندارد جان ميدهد ?ايالازم است پول گزاف به مصرف وزارت گردد كه هيچ احتياج به تاسيس ان نبوده واين مو ضوع مانند رژيمهاي گذ شته ميتواند درچوكا ت اداري به مراتب كو چكتر با بو دجه فو ق العاده اندك چون ر ياست او قاف خلاصه شود .
ايا لا زم نيست اين پول براي مليو نها مليون عليل و بد بخت و نا توان كه قر باني جنگهاي خا نمانسو ز گر ديده و اكثراء معلو ليت ايشان تا جاهي است كه قادر به انجام هيچ كاري نبوده و توان اعاشه خودرا ندارند كمك شود . ايا بهتر و شايسه تر نخو اهد بود كه اين پول در خد مت عام المنفعه گذاشته شده و براي ان فاميلهاي بي بضاعت كه نان اور در زنده گي ندا شته و طفلكان هفت ساله و هشت ساله بار فاميل را بدوش داشته در نهايت حرمان و اندو ه مجبور به ترك تحصيل مي گردند كمك گر دد؟ موجود بهشتي را بخاطر مياورم كه هيچ سال فر يضه مقدس حج را قضا نمي نمود?اين شخصيت پاك طينت مورد كنجكاوي و سوال بنده قرار گر فته اما ان موجود خدا خو استه كه طينتش مانند افتاب درخشان و از سر و روي ايشان نور باريده هيچگاه حاضر نبود اخلالي در وطيفه ديني اش پديد ايد ? در جواب سوال بنده كه ايا از نگاه اقتصادي بار گران بر شما نخواهدبود كه هر ساله بدين وظيفه مقد س ديني مبا درت ميور زيد در حاليكه خداوند در تمام عمر يكبار انرا فرض گر دانيده? ان موجود بهشتي و پاك طينت و ان حاجي خدا خواسته در حاليكه لبخند فا تحانه بر لب داشت جواب داد? هر ساله رفتن به حج نه تنها بار گران بر دوش اقتصاد بنده ميباشد ? بلكه با اوردن اموالء مخصو صاء طلا عربستان كه شهرت بسزاي دارد ?دو يا سه برابر مصرف را كه نموده ام در مياورم ? پس رفتن حج برايم هم خر ما است و هم ثواب. اكنون از متصديان امور و انانكه قدر تصميم گيري را در سر نو شت اين ملت دارند سوال مينمايم ايا لازم نبود عوض اين دو وزا رت كه هدف ان گنگ ? لاينحل و خلاف عقل و منطق در شرايط فعلي بوده و جز بار گران بر بودجه اين ملت جنگزده نميتوان تو قع ديگري از ان داشت ?پول ان براي احتيا جات عام المنفعه ودرجه يك به مصرف مير سيد. به اين اگاهي داريم كه طي جنگهاي خانمانسوز بيست و پنجساله اضا فه تر از دو نسل بكلي از نعمت سواد محروم مانده و به اين هم معترف هستيم كه پيشرفت و تعالي يك مملكت مر بوط به سويه دانش و سطح تحصيل افرادان جامعه بوده و هر قدر يك جامعه باسواد تر و از علوم مرو جه روز ا گاهي بيشتر داشته باشد به همان اندازه مر فه ? پيشر فته ترو بي نياز تر ميگردد ? پس لازم بود كه در قدم اول تحصيل و انكشاف معارف را وجيبه اولي و اساسي دانسته و بودجه فوق العاده كافي براي معارف و تحصيلات عالي تخصيص داده ميشد .
لازم است در پنج سال اول براي جبران اين عقب افتيد گي ها و مبارزه با بيسوادي مكاتب و ليسه هاي شبانه متعدد در كابل و ولايات اعمار گردد . البته بايد صاد قانه اعتر اف نمايم كه تنها و تنها با انكشاف معارف و زمينه مساعد براي فر زندان ملت بغرض تحصيلات عالي نميتوان بر همه مشكلات مو فق گر ديده و اميد داشته باشيم كه وطن بزودي گلستان ميگردد? تعميرشفاخانه ها ? تر بيه پر سو نل طبي كه كمبود و فقدان ان به شدت موجود است ?توليد ادويه مورد ضرورت ? همچنان اعمار سركها ? پل و پلچكها كه با تعمير ان سهولت بزرگ ترانسپورتي ايجاد شده و رول مهمي را در پيشرفت اقتصاد بازي مينمايد ?بر علاوه وارسي و غمخواري ? انديشه و چاره جويي به احتياجات صد ها هزار معيوب و عليل و بد بخت و ناتوان كه قر باني جنگهاي خا نمانسوز گرديده و معلوم نيست چگونه امرار معيشت ميكنند همچنان انديشه به حال زار و ابتر مليونها مليون طفل يتيم و يسير كه والدين خويش را در هيو لاي طو فان خشمناك جنگهاي وصف ناشدني از دست داده و در بي سر نو شتي مطلق بسر ميبرند از جمله پرو بلمها و مشكلات درجه يك جامعه عقب افتيده و جنگزده ه مارا تشكيل داده و وجدان و عقل و منطق حكم مينمايد تا در قدم اول به ان انديشده و در فكر چاره جويي ان باشيم ?البته اگر انچه در شرايط فعلي به ان ضرورت داشته و بخواهيم شمه انرا بنو يسيم فكر نمينمايم براي شرح ان چند كتاب هم كفايت نمايد ? هدف ما از تذ كر اين نقاط اينست كه در شرايط فعلي ضروت اولي جامعه بيشتر و بيشتر به نقاط است كه ذكر شد تا تاسسيس وزارت زنان و وزارت حج . اينرا هم نبايد فرا موش نمود كه وزارت معلو لين و شهدا به هيچ وجه قدرت ان را نخواهدداشت تاجوابگوي نياز اين قربانيان شده و با بودجه محدود خويش نميتواند كمكهاي اقلي و ناچيز را هم به اين بد بختان نمايد. تعجب و تاسف بيشمار دراينست? در مملكت كه بيشتر از نودو هشت فيصد ان از نعمت سواد محروم بوده و تعداد خيلي خيلي معدود و انگشت شمار با سواد داريم چرا از انهايي كه باخون دل و زحمات شباروزي در شرايط فوق العاده محدود و نا بسا مان اقتصادي به بالا ترين درجه تحصيل مو فق شده و سالها افتخار عضويت كدر هاي علمي را داشته اند دعوت براي باز سازي و همكاري نگر ديده ? فقط يكتعداد از شخصيتهاي انگشت شمار البته انهم در مو جوديت يك سلسه تعهدات كه ايشان نموه اند همراه با يكتعداد جهادي ها كه سرو كار ايشان جز باتفنگ و زدن و بستن و كشتن كه البته مليت دشمنان ايشان هم فرقي براي ايشان ننموده گاهي با روسهاي متجاوز و زماني هم با برادران خود بخاطر كسب قدرت? به كسي ديگري در باز سازي اين خطه مقدس كه وطن نام دارد اعتماد نگرديده است .
در قسمت معا ونين رياست جمهوري اقاي خليلي و اقاي احمد ضيامسعود بايد بطور بسيار خلاصه اظهار نمايم كه اقاي خليلي در صف جهادي ها معرفي گرديده و معرفي بيشتر شان ضرورتء نيست اما اقاي احمد ضيا مسعود برادر احمدشاه مسعود ما به اين افتخار داريم كه احمد شاه مسعود شخصيت برازنده بود ?اما متاسفانه به اين اگاهي نداشتم كه قهر ماني هم مانند ملكيتها و داريي ها ارثي بوده از پدر به پسر و مخصو صاء از برادر به برادر به ارث ميرسد ?و رنه روي چه دليل اين اقاي كه گذشته و كار نامه هايش در ارتباط با جهاد افغانستان نا معلوم و همچنان سابقه خد مات ايشان در افغانستان تاريك و گنگ بوده و هيچكس هم بد رستي اطلاع ندارند ايشان در گذ شته هاي نز ديك زمانيكه مليو نها مليون انسان بد بخت و اواره با بمب و راكت ويا در تحت شكنجه هاي حيواني كشته و يا زنده بگور ميشدند ? در كجا بو دند چه خدمت به ملت و همو طنان خود نموده و مرهم شفا بر زخم كدام درمند گذاشته ? اما اگر فقط روي نسبت برادري با احمد شاه مسعود به اين پست تكيه زده بايد سوال شود كه اگر دوكتور جراح بيميرد ?ايا برادرش را كسي براي عمليات مر يضي دعوت مينمايد?اگر جواب اين سوال مثبت باشداقاي احمد ضيا مسعود هم حق دارد بر چنين پست تكيه بزند . از طرف ديگر معاونيت و دستيار رئيس جمهور يعني شخص دوم در يك مملكت ضرورت به تحصيلات عالي ? تجربه اداري ?سابقه فوق العاده طولاني در امور ديپلو ماسي و غيره و غيره دارد ايااقاي احمد ضيا مسعود مفتخر به كدام يكي از اين اوصاف است به هر صورت با همه سازوطبل ديموكراسي و پخش اخبار براي حكومت مردمي و مساوات? برابري و حكومت قانون وامثال ا ن ميبينيم كه هنو زريش ملت در چنگال جهادي هامانده و تا قاف قيامت از ان رهايي نخواهد داشت . به يقين بايد اظهار داشت كه با موجوديت چنين كابينه تغيردر وضع مو جوده پديد نيامده ونميتوان انتظار فلاح و بهبودي ملت و مملكت را از ان د شت ترسم نرسي به كعبه اي اعرابي اين راه كه تو ميروي به تركستان است مملكت در شرايط فعلي براي باز سازي و پيشرفت و ترقي براي انكه خود به پاي خود ايستاده و بي نياز گردد احتياج به اشخاص تحصيل يافته با تجربه باتقوي صادق و وطنپرست دارد اميد است كه روزي اين ارزوهم براورده گردد . گربوديم زنده بر دوزيم جامهء كه از فر اق چاك شده ور بمرديم عذ ر ما بپذير اي بسا ارزو كه خاك شده پايان
February 13th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات